یکی از دلایلی که موجب گشته تا قرآن در همه اعصار پاسخگوی نیازهای روزافزون انسانها باشد و جایگاه حساس خود را در جامعه بشریت حفظ کند، قابلیت تفسیرپذیری بینهایت آن است. قرآن را میتوان هر روز جور دیگر دید و پس از هر بار
سیرابشدن از چشمه زلال آن لذت تازهای احساس کرد و با نگرش به آن از زاویههای نو نکات تازهتر و نابتری کشف کرد. قرآن کتاب محکمی است که چینش و گزینش حروف، کلمات، عبارتها، آهنگ و معانی آن توسط خداوند حکیم و آگاه انجام پذیرفته و در جایجای آن هزاران هزار نکته ناگفته نهفته است.
یکی از ابعاد شگفتانگیز قرآن کریم تناسب آیات آن با یکدیگر است. هر خواننده متفکری با قرائت و دقت در آیات یک سوره – چه کوچک و چه بزرگ – به نظم و ارتباط شگفتانگیز آن پی میبرد. گویی آیات هر سوره همچون جواهرات گرانبهایی دست در گردن یکدیگر انداخته و گردنبند زیبایی را بهوجود آوردهاند. گردنبندی که نهتنها هر دانه آن از طلای ناب بوده و ظرافت و زیبایی منحصر بهفرد خود را دارد بلکه در مجموع نیز ترکیبی بهوجود آورده که اگر جن و انس جمع شوند نمیتوانند همانند آن بسازند.
تناسب آیات قرآن در هر سوره و حتی ساختار هندسی آیات در یک سوره آنچنان بدیهی است که اگر بهدرستی تصور شود بیدرنگ تصدیق میگردد. اما این مسئله نیز همچون سایر مباحث قرآنی با مخالفتها و موافقتهای بسیاری مواجه شده و جنجالهای فراوانی را برانگیخته است. آنچنان که برخی مقتضای اعجاز قرآن را از همگسیختگی آیات آن دانسته۱ و برخی وحدت و یکپارچگی منطقی و ادبی سورههای قرآن کریم را معجزه همه معجزههای دیگر۲ شمردهاند.
اما آنچه در این گفتار مورد بحث است چیزی فراتر از تناسب و ارتباط آیات یعنی ساختار هندسی سورههای قرآن است. گرچه “تناسب و ارتباط آیات” مقدمه ضروری “ساختار هندسی سورهها” محسوب میگردد اما الزاماً به معنای آن نیست.
در مبحث ساختار هندسی سورهها بهدنبال یافتن پاسخی برای این سوءال مهم هستیم که آیا مجموع آیات سامانیافته در یک سوره هدف خاص و معینی را دنبال میکند و یا هر سوره مشتمل بر آیاتی است که هرچند در بین برخی از آنها تناسب وجود دارد اما در مجموع درسهای پراکندهای را تشکیل میدهند که چه بسا هیچگونه تناسبی بین آنها نباشد؟ اگر هر سوره دارای موضوع واحدی است نحوه ارتباط آیات مختلفالمضامین با موضوع واحد چگونه است؟ مثلاً اگر سوره بقره یک موضوع محوری و اصلی داشته باشد مطالبی همچون تقسیم انسانها به سه گروه، جریان حضرت آدم، داستان بنیاسراییل و احکام شرعیه مطرح شده در سوره و سایر مباحثی که هریک در فضای خاصی تنفس میکنند چگونه زیر یک سقف گردهم میآیند؟! آیا جمعکردن همه این امور پراکنده کشف یک واقعیت است یا تکلفی بیسود؟!... بقیه در ادامه ی مطلب
ظهور منجی و برقراری حکومتی واحد در سراسر گیتی بر اساس عدالت در همه جنبه های وجودی انسان، به معنای واقعی کلمه از جمله باورهایی است که بیشتر مکاتب دینی و فکری دنیا در آن مشترکند.
در این میان اسلام به عنوان مترقی ترین مکتب انسان ساز به نحوی جامع با ارایه ایدئولوژی منسجم به این بحث پرداخته است. از این رو بر مسلمانان است تا پیوسته با تبیین زوایای مختلف این بحث، آن را زنده نگهدارند.
در حالی که اطلاعات ما از این موضوع خصوصا جزئیات آن، منحصر در اخباری است که ائمه در برهه ای خاص از زمان بیان داشته اند و طبیعی است که مفاهیم مورد نظر خود را باید در غالب الفاظی قابل فهم برای مخاطبان ارائه می کرده-اند؛ و ازطرفی باتوجه به گذرا بودن زمان و سیر تکاملی آن؛ مصادیق الفاظ تغییر یافته اند۱؛ این تغییر باعث شده است که عده ای تعابیر اولیه را نپذیرند و آنها را دست مایه ای برای مخدوش کردن اصل موضوع بدانند.
یکی از این موارد سلاح امام زمان است. که در مواردی از آن با نام شمشیر یاد شده است. و باعث طرح شبهاتی در این خصوص شده است. در حالی که می توان با استفاده از خود روایات و اصول کلی غیر قابل تردید پاسخ این شبهات را داد و به تنقیح بهتر موضوع پرداخت.
در رابطه با ظهور منجی چند نکته قطعی و غیر قابل تردید است، که توجه به آنها می تواند ما را در داشتن درکی واقع -بینانه تر از موضوع کمک کند و بسیاری از انحرافات را رفع نماید:
• او بر تمام نظام های سلطه گر و سمتگران غلبه می کند.
• غلبه و برتری، در برتری نظامی منحصر نیست، بلکه دو عنصر اساسی و کلی دارد: الف ) علم ، ب ) قدرت.
• منجی موعود به هیچ وجه با بیداد گران و ظالمان سازش و مصالحه نخواهد کرد، در نتیجه یا همه باید از او پیروی کنند پس نیازی به سلاح جنگی نخواهد بود؛ و یا اینکه با او به منازعه و جنگ بپردازند، که در آن صورت قطعا پیروزی از آن منجی خواهد بود.
• حکومتی که منجی، طلایه دار آن است، بر پایه عدل و داد بنا خواهد شد، بنابراین سلاحی که برای غلبه بر ستمگران بکار گرفته می شود به نحوی خواهد بود که بیگناهان از گزند آن به دور خواهند ماند.
• حکومتی که توسط منجی شکل می گیرد، جهانی خواهد بود و تمام نقاط عالم را فرا خواهد گرفت، چنین حکومتی، نیازمند ابزار و وسایلی بسیار مدرن و پیشرفته است، زیرا برای اداره آن با توجه به شاخصه های عدالت و امنیت همه جانبه، راهی غیر از استفاده از چنین ابزاری نخواهد ماند، در نتیجه سلاحی که در آن عصر به کار گرفته خواهد شد متناسب با این ابزار خواهد بود.
• اینکه موعود بخواهد همه امور عالم را در عصر ظهور با معجزه پیش ببرد پذیرفتنی نیست، زیرا در آن صورت نیازی به گذر زمان نیست [ و در این صورت اساسا نیازی نبود تا نبی اکرم (ص) و ائمه طاهرین (ع) برای هدایت جامعه و مقابله با اصحاب زر و زور وتزویر، این همه زجر بکشند... ] و همچنین موعود نیز می باید خیلی پیش از این ظهور می کرد؛ از طرفی معجزه نه آن چنان متکی به نیرو و ابزار مادی است و نه نیاز به جنگ و خونریزی دارد. بنابر این چنانچه نیاز به جنگ و مبارزه باشد، قطعا در قالب ابزار و آلات عادی زمان خودش واقع خواهد شد، هر چند این امر منافاتی با تاییدات خاص الهی در موارد ویژه ندارد.
امام باقر علیه السلام: وقتی که قائم ما ظهور کند، دستش را بر سر مردم قرار می دهد، پس عقول ایشان جمع و متمرکز می شود و به دنبال آن اخلاق ایشان کامل می شود
• چنانچه منجی مجبور به جنگ شود، تعیین نوع سلاحی که طرفین در آن زمان بکار خواهند برد ممکن نیست. زیرا از آنجا که زمان دقیق ظهور برهمگان پوشیده است وما شناختی دقیق و تصوری قابل درک از آینده نداریم، طبعا این امر برای ما نا ممکن خواهد بود. همانطور که ۲۰۰ سال قبل حتی دانشمندان و نوابغ نیز نمی توانستند تصوری مطابق با واقع از سلاحهای پیشرفته امروزی داشته باشند.
با توجه به نکات فوق که بر گرفته از دلایل عقلی و نقلی است می توانیم بگوییم: منجی موعود که ظهور او قطعی است، برای اشاعه انسانیّت در سایه عدالت و امنیت همه جانبه به سراسر گیتی، هر مانعی را از میان برمی دارد و همه طاغوت ها را نابود خواهد کرد. او خود در مسیر این هدف، هرگز از حد عدل خارج نخواهد شد. و البته این غلبه با دانش و قدرت به دست خواهد آمد هر چند ما نتوانیم درک درستی از ابزار و نحوه این غلبه داشته باشیم، حال باید با در نظر داشتن نکات فوق، این مساله را بررسی کرد.
قبل از بررسی اخبار وارد شده در خصوص سلاح امام زمان (عج)، تذکر دو نکته لازم است:
• در خبر دادن از یک واقعیت – خصوصا واقعیتی که در آینده ای بسیار دور محقق خواهد شد – ملاحظاتی وجود دارد، به عنوان مثال با توجه به اینکه شنوندگان، اولین کسانی اند که گوینده، قصد انتقال یک آگاهی را به آنان دارد رعایت سطح درک و فهم آنها اجتناب ناپذیر است. ۲
• فهم و درک بعضی از امور، همگانی و همه فهم است؛ یعنی از انسان های اولیه تا انسان مترقی امروزی، همه برداشت و درکی واحد، از آن دارند. مفهوم جنگ و نزاع و نیز غلبه بر دشمن برای همه بدیهی است، هر چند در هر زمان با اصطلاحات خاصی منتقل می شود و ابزار آن متفاوت است.
پس محور اصلی بحث این است که ضمن در نظر داشتن موارد بالا با مراجعه به روایات بتوانیم درک صحیح تری از ابزاری که در خدمت منجی است – و بطور خاص سلاحی که او بکار می برد و برای دستیابی به اهدافش از آن استفاده می-کند - داشته باشیم.......... متن کامل در ادامه ی مطلب
ادامه مطلب ...
در اسلام یکی از نشانههای دوران ظهور، خروج دجّال است. موضوع دجّال بیش از آنچه در روایات شیعه آمده، از طریق اهلتسنّن نقل شده است. قسمت عمدة روایات در مورد دجّال را احمد بن حنبل در کتاب «مسند»، ترمذی در «صحیح» خود، ابن ماجه در «سنن»، مسلم در «صحیح» و ابن اثیر در «نهایه» از عبدالله بن عمر، ابوسعیدخدری و جابر بن عبدالله انصاری نقل کردهاند. اهل سنّت در منابع اهل سنّت، برای دجّال صفاتی ذکر شده است، از قبیل اینکه: ۱٫ او ادّعای ربوبیّت میکند۱؛ ۲٫ عمر طولانی دارد۲؛ ۳٫ همراه او آب و آتش است۳؛ ۴٫ کور را بینا کرده و برص را شفا میدهد۴؛ ۵٫ مرده را زنده میکند۵؛ ۶٫ کسی را میکشد، آنگاه او را زنده میکند۶؛ ۷٫ با او بهشت و آتش است۷؛ ۸٫ با او نهری از آب سفید و نهری از آتش است۸؛ ۹٫ خواستة او بر آورده میشود.۹ چند مورد از روایات پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «أَیُّهَا النَّاسُ مَا بَعَثَ اللهُ نَبِیّاً إِلَّا وَ قَدْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ الدَّجَّال؛ ای مردم! خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد، مگر اینکه قوم خویش را از فتنه دجّال بر حذر داشتهاست.» پیامبر(ص) فرمودند: «هر پیامبری بعد از نوح، قوم خود را از فتنة دجّال ترسانده و من نیز شما را بر حذر میدارم.»۱۰ از این روایت معلوم میشود که در عصر هر پیامبری دجّال یا دجّالانی وجود داشتهاند که هر پیامبر موظّف بود، قوم خود را از فتنة آن بر حذر دارد وگرنه معنی نداشت انبیای پیشین مردم عصر خویش را نسبت به فتنة دجّالانی که هزاران سال بعد از آنها آشکار خواهد شد، هشدار دهند. در حدیثی دیگر، میخوانیم: پیامبر فرمود: «قیامت بر پا نمیشود تا اینکه سی نفر دجّالی که خود را پیامبر میپندارند، ظاهر شوند.» از این احادیث استفاده میشود که دجّال نام شخص معیّنی نیست و به هر شخص دروغگو، پرتزویر و گمراه کننده اطلاق میشود. دجّال در منابع شیعی امیر المؤمنین(ع) از پیامبر اکرم (ص) نقل میکند که فرمودند: «پیش از قیامت ده امر حتمی واقع میشود: خروج سفیانی، دجّال، دود، دابّـ[ الارض، خروج قائم، طلوع خورشید از مغرب، نزول عیسی، فرو رفتن زمین در مشرق جزیر\ العرب، بیرون آمدن آتشی از قعر عدن که مردم را به سوی محشر براند.»۱۱ محدّث قمی از رسول خدا(ص) نقل میکند: «چون او ظاهر شود، عالم را پر از فتنه و آشوب نماید و میان او و لشکر قائم جنگ واقع شود، بالأخره آن ملعون به دست حضرت حجّت(عج) یا عیسی بن مریم(ع) (به فرمان امام زمان(عج)) کشته شود.»۱۲ سیّد محمّد صدر میفرماید: دجّال رمزی است از اوج تمدّن و تکنیک غرب که با اسلام و مبانی آن ستیز دارد، تمدّنی که درصدد به سلطه کشیدن هر انسانی است. .. ما به طور وضوح مشاهده میکنیم که چگونه تمدّن و تکنیک غرب مادّیگرا در این عصر بر تمام جوامع، حتّی مسلمانان تسلّط پیدا کرده است.۱۳ .. از بیانات استاد محمّد طیّ۱۴ و نویسندة مصری، شیخ محمّد فهیم ابو عبیه در تعلیقة خود بر کتاب «البدایـ[ و النّهایـ[»۱۵ نیز همین احتمال به دست میآید.۱۶ بعضی معتقدند، همانگونه که از ریشة لغت دجّال از یک سو و از منابع حدیث از سوی دیگر بر میآید، دجّال منحصر به یک فرد معیّن نیست، بلکه عنوانی است کلّی، برای افراد پُرتزویر و حیلهگر که برای کشیدن تودههای مردم بهدنبال خود از هر وسیلهای استفاده میکنند. ممکن است این نظر درست باشد؛ چون اگر از مفاهیم رمزی و کنایی روایات مورد بحث، صرف نظر کنیم، بیشتر آنها از نظر ضوابط سندی، اخبار واحدی میباشند که چندان معتبر نیستند. بنابر آنچه که از کتب یاد شده، ذکر نمودیم، دجّال را به دو صورت میتوان تفسیر نمود: ۱٫ شخصی حقیقی که بیشتر در مصادر اهل سنّت به آن اشاره شده است؛ ۲٫ جنبشی فرهنگی و ضدّ دینی که روایات شیعه بیشتر مشعر به آن است و به صورت تشکیلاتی و سازمانی توسط یک نفر یا گروهی هدایت میشوند و هدف آنها حاکمیّت بر مردم است. بنابراین بزرگترین دشمن منجیّ آخرالزّمان که هدف او رهایی بشر است، میباشند. خصوصیّات فردی دجّال امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «او چشم راست ندارد و چشم دیگرش در پیشانی اوست و مانند ستارة صبح میدرخشد. چیزی در چشم اوست که گویی آمیخته به خون است، وی در یک قحطی سخت میآید و بر الاغ سفیدی سوار است.» ۱۷ ترمینولوژی روایت: بزرگترین مشخّصة دجّال که در روایت امیرالمؤمنین(ع) به آن اشاره شده است: داشتن یک چشم چپ است، با اوّلین نگاه به آرم رسمی سازمان فراماسونری میتوانید این چشم چپ را مشاهده نمایید، که در وسط رأس آرم قرار دارد (او چشم راست ندارد و چشم دیگرش در پیشانی اوست)، این چشم درون آرم، درخشان است (و مانند ستارة صبح میدرخشد) اگر به معنای لغت دجّال توجّه شود، به معنای کذّاب است که این بارزترین خصوصیّت این جامعة مخفی است، مخفیکاری این سازمان، نمونة بارز نفاق در ادبیات قرآنی ـ اسلامی است؛ همچنین آنها خود را انسانهایی بشر دوست و صلحطلب معرفی مینمایند؛ یعنی مرکب آنها به جای جنگ و خونریزی که نماد آن رنگ قرمز است، مرکبی سفید است (و بر الاغ سفیدی سوار است) و به وسیلة آن اهداف جنگطلبانة پشت پردة خود را که به رنگ سرخ است، پیش میبرند، امّا مهمترین ویژگی این سازمان مخوف و مخفی، ضدّ دین و ضدّیت با ادیان توحیدی اصیل میباشد که دقیقاً بر روایات اسلامی صدق میکنند. گردانندههای این جریان، جریاناتی مشابه را نیز اداره میکنند که عنوان دجّال و خصوصیاتش بر همة آنها صدق میکند، این گردانندهها، شبکهها و جریانات متّصل به آنها در اختیار صهیونیزم و استکبار جهانی میباشند که مقام معظّم رهبری از آنها با عنوان شبکة زورگویان صهیونیست جهانی یاد نموده است، که تمامی یا اکثر فساد، تباهی و جنایات سراسر جهان، زاییدة اعمال آنهاست. ماهنامه موعود شماره ۱۲۰ حجّت الاسلام سیّد مهدی غفّاری پینوشتها: ۱٫ سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۶۰٫ ۲٫ صحیح مسلم، ج ۸، ص ۲۰۵٫ ۳٫ صحیح بخاری، ج ۸، ص ۱۰۳٫ ۴٫ مسند احمد، ج ۵، ص ۱۳٫ ۵٫ همان. ۶٫ مستدرک حاکم، ج۴، ص ۵۳۷٫ ۷٫ مسند احمد، ج ۵، ص ۴۳۵٫ ۸٫ معجم الکبیر، ج۲، ص ۵۶٫ ۹٫ صحیح مسلم، ج ۸، ص ۱۹۷؛ ر ک به :کتاب موعود شناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۳۱٫ ۱۰٫ صحیح ترمذی، باب ما جاء فی دجّال، ص ۴۲٫ ۱۱٫ اثباة الهداة، شیخ حرّ عاملی، ج۷، ص ۴۰۵٫ ۱۲٫ منتهی الآمال، ج۲، ص ۳۳۶٫ ۱۳٫ تاریخ ما بعد الظهور، صص ۱۴۱-۱۴۲٫ ۱۴٫ المهدی المنتظر بین الدین و الفکر البشری، ص ۱۷۷٫ ۱۵٫ البدایه و النهایه، ج۱، ص ۱۸۸٫ ۱۶٫ موعود شناسی و پاسخ به شبهات، ص ۵۳۳٫ ۱۷٫ مهدی موعود، ترجمه و نگارش علی دوانی، ص